چهل و چهارم: کرامات آيت الله بهجت
حجت الاسلام شوشتري ميگويد: شخصي خدمت آقاي بهجت ميرسد و ميگويد آقا! من اکثر شبها براي نماز شب خواب ميمانم چه کنم؟ دعايي بفرماييد.
آقا ميپرسند: چه ساعتي دوست داري بيدار شوي؟ ميگويد ساعت 3 نصف شب. آقاي بهجت ميگويد برو! ان شاء الله بيدار ميشوي. و آن شخص به من گفت اينک چندين سال از آن جريان ميگذرد از آن به بعد هر شب سر همان ساعت بيدار ميشوم، هرچند يک ساعت قبل خوابيده باشم و هيچگاه نماز شبم ترک نشده است و اين از کرامات آيت الله بهجت است.
- خاطره ديگر:
شخصى از دوستانم مىگفت: با اهل تهجّدى كه كمتر نماز شبش و مناجات سحرش ترك مىشد مأنوس بودم، شبى در خلوت سحر شاهد نماز شب با حال و با ارزشش بودم، در حال و در عبادت او دقت مىكردم، چون در نماز وَتر دست به قنوت برداشت به جاى آمرزش خواستن براى چهل مؤمن براى چهل گنهكار درخواست آمرزش كرد، پس از نماز به او گفتم: مگر نگفتهاند در قنوت نماز وَتر به چهل مؤمن دعا كنيد؟ پاسخ داد: همه مؤمنان را مؤمنان ديگر در نماز شب دعا مىكنند ولى گنهكاران از اين خلوت پر قيمت و مناجات با ارزش چرا نصيب و سهمى نبرند، آنان هم بنده خدايند و مستحق و گداى آمرزش، شايد خود براى آمرزش خود كارى نكرده باشند، و اكنون در برزخ گرفتار گناهان خويشند، بايد براى آنان هم بنا به فرموده پيامبر كه آمرزش خواهى براى آنان را بر عهده ما واجب دانستهاند از خدا طلب آمرزش كرد تا از رنج برزخ با دعاى ما درآيند و متقابلاً به ما دعا كنند، كه خدا دعاى دل سوختگان اهل برزخ را بىترديد نسبت به ما مستجاب خواهد كرد.
آرى، گناهكاران هم بر عهده ما حق واجب دارند، بايد به اداى اين حق واجب عاشقانه اقدام كرد.
ما وقتى از خدا براى آنان آمرزش بخواهيم، چه بسا جلوه آمرزش حق در افق وجودشان زمينه ساز تحول و تغييرى بنيادى در زندگى آنان گردد.
انجام كارها و عبادات آسان، از همه كس بر مىآيد، ولى عباداتى كه دشوارتر است و همّت و اراده و رنج بيشترى لازم دارد، با ارزشتر و به كمال نزديكتر است. قرآن، از كسانى كه در دوران سختى، پيامبر خدا را يارى و پيروى كردند ستايش مىكند. امام مجتبى عليه السلام با آنكه مركب سوارى داشت، ولى پياده به سفر حج مىرفت تا پاداش بيشترى داشته باشد. قرآن، از نماز شب خوانانى تمجيد مىكند كه خود را از بستر نرم و گرم جدا كرده به نيايش و نماز مىپردازند.
درباره آيت اللّه سيد احمد كربلايى رحمه الله عليه از شاگردان ملاّ حسينقلى همدانى رحمه الله عليه مىخوانيم كه عارف بزرگ، آقا على قاضى فرمود: شبى از شبها را به مسجد سهله مىگذرانديم، به نيمه شب يكى در آمد و به مقام ابراهيم عليه السلام مُقام كرد و از پى فريضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشيد، آنگاه برفتم و ديدم: آقاى سيد احمد بكّاء است و از شدّت گريه، خاك سجده گاه را گِل كرده است.
علاّمه آقا بزرگ تهرانى هم درباره مرحوم كربلايى مىفرمايد: به هنگام نماز بر وجود خود تسلّطى نداشته و اشكهاى او همانند ابر بهاران فرو مىباريد. او كثير البكاء بود... من چندين سال همسايه او بودم، در اين مدّت كارهاى شگفتى از او ديدم ... در نماز به ويژه به هنگام نوافل ليليّه، عنان اختيار از كف مىداد و از خود بىخود مىشد.
يكى ديگر از معاصرين ايشان مى گويد: يگانه كسى بود كه بصر او به بصيرت تبديل شده بود و پردههاى ضخيم طبيعت را به واسطه كثرت عبادت و توغّل در ادعيه و اوراد و مواظبت دايمى بر اداى نوافل از جلوى چشم خود برداشته بود و كسى را بدان مقام نديدم. سيّد السالكين آيت اللّه سيّد احمد كربلايى سرانجام در يك نماز عشق (نماز عصر) به قرب حق نايل شد و به وصال جانان رسيد و مشاهد ابدى محبوب خويش گرديد.
<-PollItems->
<-PollName->